دیجیتال مارکتینگ چیست و چه کاربردی دارد؟

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ در دنیای امروز برای کسب و کار و یا شرکت شما یک مسئله مهم است، دیجیتال مارکتینگ شاخه ای از بازاریابی است که در بستر اینترنت و دستگاه های الکترونیکی پیاده سازی می شود. با بهره گیری از ابزارهای دیجیتال مانند: موتورهای جستجو، شبکه های اجتماعی، ایمیل و وبسایت های گوناگون می توان با مشتریان فعلی و مشتریان بالقوه در ارتباط بود. با گسترش روز افزون استفاده مردم از ابزارهای آنلاین کسب و کار و یا برند های مختلف دیر یا زود چاره ای به جز رو آوردن به بازاریابی دیجیتال نخواهند داشت. بازاریابی دیجیتال در مقایسه با روش های سنتی بازاریابی می تواند با صرف زمان و هزینه کمتری بخش بسیار بزرگتری از جامعه را برای محصول و یا خدمات شما هدف بگیرد.

دیجیتال مارکتینگ در دنیای امروز به یکی از مهمترین روش های تبلیغاتی تبدیل شده است. با توجه به پیشرفت فناوری و رشد روزافزون اینترنت، دیجیتال مارکتینگ به یکی از اصلی ترین روش های تبلیغاتی تبدیل شده است. در این مقاله، به بررسی آینده دیجیتال مارکتینگ پرداخته خواهد شد. با توجه به رشد روزافزون فناوری و استفاده از دستگاه های هوشمند، آینده دیجیتال مارکتینگ بسیار واضح است. با توجه به این که بسیاری از کاربران اینترنت در حال حاضر از دستگاه های هوشمند استفاده می کنند، شرکت های دیجیتال مارکتینگ باید به سمت تبلیغات موبایلی حرکت کنند. در آینده، تبلیغات موبایلی بسیار مهم خواهد بود و شرکت هایی که توانایی تبلیغات موبایلی را دارند، موفق خواهند شد.

همچنین، با توجه به رشد روزافزون اینترنت اشیا، دیجیتال مارکتینگ در آینده به سمت تبلیغات اینترنت اشیا حرکت خواهد کرد. تبلیغات اینترنت اشیا به شرکت ها اجازه می دهد تا با استفاده از سنسور های هوشمند، داده های بسیاری را جمع آوری کنند و این داده ها را برای بهبود کسب و کار خود استفاده کنند. با توجه به رشد روزافزون شبکه های اجتماعی، دیجیتال مارکتینگ در آینده به سمت تبلیغات شبکه های اجتماعی حرکت خواهد کرد. شرکت های دیجیتال مارکتینگ باید به سمت استفاده از شبکه های اجتماعی برای تبلیغات خود حرکت کنند. با استفاده از شبکه های اجتماعی، شرکت ها می توانند با مشتریان خود در ارتباط باشند و به آنها پیام های تبلیغاتی ارسال کنند.

همچنین، با توجه به رشد روزافزون هوش مصنوعی، دیجیتال مارکتینگ در آینده به سمت استفاده از هوش مصنوعی برای تبلیغات حرکت خواهد کرد. با استفاده از هوش مصنوعی، شرکت ها می توانند به صورت دقیق تر به مشتریان خود پیام های تبلیغاتی ارسال کنند و برای بهبود کسب و کار خود از داده های جمع آوری شده استفاده کنند. با توجه به پیشرفت فناوری و رشد روزافزون اینترنت، دیجیتال مارکتینگ در آینده به یکی از مهمترین روش های تبلیغاتی تبدیل خواهد شد. شرکت های دیجیتال مارکتینگ باید به سمت استفاده از تبلیغات موبایلی، تبلیغات اینترنت اشیا، تبلیغات شبکه های اجتماعی و هوش مصنوعی حرکت کنند تا بتوانند با رقبای خود رقابت کنند و در بازار رقابتی امروزی پایداری خود را حفظ کنند.

انواع رویکردها نسبت به بازاریابی

در دیجیتال مارکتینگ ما دو رویکرد کلی نسبت به بازاریابی داریم:

رویکرد اول بازاریابی: بازاریابی برون گرا

بازاریابی برون‌گرا که به عنوان بازاریابی سنتی نیز شناخته می‌شود، یک استراتژی بازاریابی است که در آن کسب‌وکارها ارتباطات را آغاز می‌کنند و از طریق کانال‌های مختلف به مشتریان بالقوه دسترسی پیدا می‌کنند. این اغلب شامل روش‌های سنتی تبلیغات مانند تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات رادیویی، تبلیغات چاپی، تماس‌های سرد و پست مستقیم می‌شود. هدف بازاریابی برون گرا، انتقال پیام به مخاطبان گسترده و جلب توجه مشتریان بالقوه است.

بازاریابی برون گرا اغلب رویکردی کمتر هدفمند در مقایسه با بازاریابی درونگرا در نظر گرفته می شود. ماهیت آن بیشتر وقفه‌کننده است، به این معنا که سعی می‌کند از طرق مختلف، زندگی روزمره افراد را مختل کند و توجه آن‌ها را جلب کند. با این حال، بازاریابی برون‌گرا هنوز در بسیاری از صنایع جایگاهی دارد و در صورت استفاده مناسب، به‌ویژه در ترکیب با تاکتیک‌های بازاریابی درون‌گرا، می‌تواند مؤثر باشد.

رویکرد دوم بازاریابی: بازاریابی درون گرا یا ربایشی

بازاریابی درونگرا یک استراتژی بازاریابی است که شامل جذب مشتریان از طریق ایجاد محتوا و تجربیات ارزشمندی است که نیازها و علایق آنها را برطرف می کند، نه ترویج محصولات یا خدمات از طریق تبلیغات پولی یا تاکتیک های فروش. بازاریابی درونگرا بر ایجاد یک ارتباط دوطرفه بین یک برند و مشتریانش، درگیر کردن آنها در گفتگو و ایجاد روابط بلندمدت تکیه دارد، نه صرفاً فشار دادن پیام های فروش.

بازاریابی درونگرا بر درک سفر خریدار و ایجاد محتوایی که با هر مرحله از آن سفر همسو باشد، تمرکز دارد. از تاکتیک هایی مانند وبلاگ نویسی، بازاریابی رسانه های اجتماعی، کمپین های ایمیلی و بهینه سازی موتور جستجو (SEO) برای جذب، تعامل و خوشحالی مشتریان استفاده می کند. کسب و کارها با ارائه محتوای مرتبط و ارزشمند می توانند خود را به عنوان رهبران فکری قرار دهند و اعتماد مخاطبان هدف خود را جلب کنند.

هدف بازاریابی درونگرا جذب مشتریان بالقوه، تبدیل آنها به سرنخ و در نهایت مشتریانی است که به حامیان وفادار برند تبدیل می شوند و برند را برای دیگران تبلیغ می کنند. این رویکرد با بازاریابی برون گرا متفاوت است، که متکی بر قطع کردن مخاطب هدف و ارسال پیام ها به آنها به شیوه ای کمتر شخصی سازی شده است. در بازاریابی ربایشی تمرکز روی این است که جذب مشتری از طریق محتوای غنی شکل بگیرد.

دیجیتال مارکتینگ جزو کدام دسته است؛ درونگرا یا برونگرا؟

بازاریابی دیجیتال می تواند شامل تکنیک های بازاریابی درون گرا و برون گرا باشد.

بازاریابی ورودی شامل ایجاد محتوا و استراتژی هایی است که مشتریان بالقوه را از طریق کانال های مختلف مانند موتورهای جستجو، رسانه های اجتماعی، وبلاگ نویسی و موارد دیگر جذب می کند. این رویکرد شامل تاکتیک‌هایی مانند سئو، بازاریابی محتوا، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی ایمیلی است که برای ارائه ارزش به مخاطبان هدف شما طراحی شده‌اند و به آن‌ها کمک می‌کنند تا برند شما را آنلاین پیدا کنند.

از سوی دیگر، بازاریابی برون‌گرا شامل دسترسی مستقیم به مشتریان بالقوه از طریق اشکال مختلف تبلیغات است. این رویکرد شامل تاکتیک هایی مانند تبلیغات پرداخت به ازای کلیک، تبلیغات نمایشی، بازاریابی ایمیلی و تماس سرد است که بیشتر بر انتقال پیام شرکت به مشتریان بالقوه متمرکز است.

هر دو استراتژی بازاریابی ورودی و خروجی برای یک کمپین بازاریابی دیجیتال خوب مهم هستند. با این حال، بازاریابی درونگرا به دلیل توانایی آن در ارائه نتایج طولانی مدت و پایدار و ایجاد روابط قوی با مشتریان بالقوه در طول زمان به طور فزاینده ای محبوب می شود.

در دیجیتال مارکتینگ از چه کانال هایی با مشتریان ارتباط صورت می گیرد؟

کانال های متعددی وجود دارد که از طریق آنها می توان بازاریابی دیجیتال را گسترش داد و با مشتری ارتباط گرفت. در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم و توضیحاتی پیرامون آنها ارائه می نماییم:

1. بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)

بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO) به فرآیند بهینه سازی یک وب سایت یا محتوای آنلاین برای رتبه بالاتر در صفحات نتایج موتورهای جستجو (SERP) برای کلمات کلیدی و عبارات هدف اشاره دارد. شرکت های دیجیتال مارکتینگ معمولا بعد از انجام طراحی سایت اصفهان خدمات سئوی آن را هم ارائه می نمایند.

هنگامی که افراد چیزی را در موتور جستجویی مانند گوگل یا بینگ جستجو می‌کنند، الگوریتم موتور جستجو فهرست خود را از تمام محتوای موجود بررسی می‌کند تا مرتبط‌ترین پاسخ به درخواست کاربر را بیابد. سئو شامل بهینه سازی یک وب سایت یا سایر محتوای آنلاین است تا تا حد امکان مرتبط با جستجوهای کلیدواژه خاص باشد، با هدف نهایی رتبه بندی تا حد ممکن در صفحه نتایج موتور جستجو.

سئو از طریق ترکیبی از تنظیمات درون صفحه (مانند بهینه سازی برای کلمات کلیدی خاص، بهبود سرعت و ناوبری وب سایت و افزایش کیفیت محتوا) و همچنین تکنیک های خارج از صفحه (مانند ایجاد بک لینک های با کیفیت بالا و ایجاد شبکه های اجتماعی) به دست می آید.

سئو وبسایت یک فرآیند مداوم است که نیاز به تلاش مداوم برای همگام شدن با تغییرات در الگوریتم های موتورهای جستجو و بهترین شیوه های در حال تکامل دارد. همچنین مهم است که توجه داشته باشید که سئو تنها یکی از اجزای یک استراتژی جامع بازاریابی دیجیتال است، در کنار تبلیغات پولی و تبلیغات رسانه‌های اجتماعی، بازاریابی محتوا، و سایر تلاش‌های تولید سرنخ.

بهینه سازی موتورهای جستو (سئو)

2. تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC)

تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC) یک استراتژی بازاریابی دیجیتال است که در آن تبلیغ‌کنندگان هر بار که کاربر روی تبلیغ خود کلیک می‌کند، هزینه‌ای را پرداخت می‌کنند. این اساسا راهی برای خرید بازدید از وب سایت شما است، به جای تلاش برای کسب این بازدیدها به صورت ارگانیک. تبلیغات PPC معمولاً در صفحات نتایج موتورهای جستجو یا سایر صفحات وب مرتبط با مخاطب هدف تبلیغ‌کنندگان نمایش داده می‌شوند.

در تبلیغات PPC، تبلیغ کننده برای کلمات کلیدی یا عباراتی که مربوط به کسب و کار یا مخاطبان هدف است، پیشنهاد می دهد. هنگامی که کاربر آن کلمات کلیدی را در موتور جستجو وارد می کند، اگر تبلیغ تبلیغ کننده توسط الگوریتم موتور جستجو مرتبط تلقی شود، در بالای صفحه نتایج موتور جستجو نمایش داده می شود. هر بار که روی تبلیغ کلیک می شود، تبلیغ کننده مبلغی را به موتور جستجو می پردازد. تبلیغات PPC همچنین می تواند در سیستم عامل های رسانه های اجتماعی و سایر وب سایت هایی که در شبکه های تبلیغاتی PPC شرکت می کنند نمایش داده شود.

تبلیغات PPC می تواند یک راه بسیار موثر برای هدایت ترافیک وب سایت و ایجاد سرنخ یا فروش باشد، زیرا به تبلیغ کنندگان اجازه می دهد تا به مخاطبان بسیار هدفمند دست یابند و نتایج تلاش های تبلیغاتی خود را در زمان واقعی اندازه گیری کنند. با این حال، به مدیریت دقیق و بهینه‌سازی نیاز دارد تا اطمینان حاصل شود که تبلیغات به مخاطبان مناسب نمایش داده می‌شوند و بازده سرمایه‌گذاری مثبت (ROI) را ایجاد می‌کنند.

3. بازاریابی رسانه های اجتماعی (Social Media Marketing)

بازاریابی رسانه های اجتماعی (SMM) شامل ایجاد و به اشتراک گذاری محتوا در پلتفرم های رسانه های اجتماعی برای تبلیغ محصولات یا خدمات یک برند، افزایش آگاهی از برند و هدایت ترافیک به وب سایت آن است.

از طریق SMM، کسب و کارها می توانند با مخاطبان هدف خود ارتباط برقرار کنند، با آنها درگیر شوند و روابطی ایجاد کنند که وفاداری مشتری را افزایش می دهد. پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک، توییتر، لینکدین و اینستاگرام به کسب‌وکارها این فرصت را می‌دهند تا برند خود را به نمایش بگذارند و با مشتریان در سطح شخصی‌تری نسبت به سایر انواع تبلیغات ارتباط برقرار کنند.

بازاریابی رسانه های اجتماعی شامل توسعه یک استراتژی رسانه اجتماعی است که اهداف خاص، مخاطبان هدف و تاکتیک ها را مشخص می کند. این ممکن است شامل ایجاد محتوای مرتبط و جذاب، ارسال منظم محتوا، تعامل با مشتریان و دنبال‌کنندگان، اجرای تبلیغات رسانه‌های اجتماعی پولی، و نظارت و تجزیه و تحلیل معیارهای رسانه‌های اجتماعی برای بهبود مستمر عملکرد باشد.

SMM بخش مهمی از یک استراتژی جامع بازاریابی دیجیتال است و می تواند به کسب و کارها در ایجاد آگاهی از برند، دستیابی به مشتریان جدید و در نهایت افزایش تبدیل و فروش کمک کند.

بازاریابی رسانه های اجتماعی

4. بازاریابی ایمیلی

بازاریابی ایمیلی به فرآیند ارسال پیام های تجاری، معمولاً به صورت ایمیل، برای گروهی از افراد با هدف تبلیغ محصول یا خدمات یک برند اشاره دارد.

بازاریابی ایمیلی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از خبرنامه و ایمیل های تبلیغاتی گرفته تا پیام های خوش آمدگویی و ایمیل های تراکنشی. هدف اصلی آن ایجاد و حفظ روابط با مشتریان و مشتریان بالقوه، افزایش وفاداری مشتری، هدایت ترافیک و در نهایت افزایش فروش است.

فرآیند بازاریابی ایمیلی شامل ایجاد لیست ایمیل از مشترکین، ایجاد محتوای جذاب، طراحی قالب های ایمیل جذاب، شخصی سازی محتوای ایمیل، تقسیم بندی مخاطبان، و تجزیه و تحلیل و ردیابی نتایج کمپین ایمیلی است. بازاریابان معمولاً از یک نرم افزار تخصصی بازاریابی ایمیلی برای مدیریت کمپین های بازاریابی ایمیلی خود، ارسال ایمیل و پیگیری نتایج استفاده می کنند.

بازاریابی ایمیلی یک شکل کم هزینه و با بازگشت سرمایه بالا از بازاریابی دیجیتال است که نتایج قابل اندازه گیری را ارائه می دهد و راهی موثر برای برقراری ارتباط مستقیم با مشتریان و ایجاد سرنخ و درآمد برای یک کسب و کار است.

5. بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا یک استراتژی بازاریابی دیجیتال است که شامل ایجاد و به اشتراک گذاری محتوای آموزنده و جذاب برای جذب و حفظ یک مخاطب هدف مشخص است. هدف بازاریابی محتوا ایجاد ارتباط با مشتریان بالقوه، افزایش آگاهی از برند و در نهایت افزایش سودآوری است.

بازاریابی محتوا معمولاً شامل ایجاد و توزیع اشکال مختلف محتوا از جمله پست‌های وبلاگ، پست‌های رسانه‌های اجتماعی، ویدئوها، اینفوگرافیک‌ها، کتاب‌های الکترونیکی، پادکست‌ها و موارد دیگر است. محتوا می تواند ماهیت اطلاعاتی یا تبلیغاتی داشته باشد و باید متناسب با علایق و نیازهای مخاطبان باشد.

فرآیند بازاریابی محتوا شامل تحقیق در مورد مخاطب هدف، شناسایی نیازها و علایق آنها و ایجاد محتوایی است که مستقیماً با آن نیازها صحبت می کند. محتوا باید باکیفیت، جذاب و قابل اشتراک گذاری باشد تا توجه مخاطب را به خود جلب کند. توزیع محتوا شامل استفاده از کانال های دیجیتالی مختلف مانند رسانه های اجتماعی، ایمیل و سایر اشکال رسانه های آنلاین است.

بازاریابی محتوا روشی موثر برای ایجاد آگاهی از برند، ایجاد رهبری فکری صنعت، ایجاد سرنخ و بهبود رتبه بندی موتورهای جستجو است. یک استراتژی بازاریابی محتوا موثر به کسب و کارها کمک می کند تا با مخاطبان هدف خود درگیر شوند، اعتبار در صنعت خود ایجاد کنند و در نهایت مشتریان و درآمدهای جدیدی را جذب کنند.

6. همکاری در فروش (افیلیت مارکتینگ)

همکاری در فروش یک استراتژی بازاریابی دیجیتالی است که در آن یک کسب‌وکار به شرکت‌های وابسته برای هدایت ترافیک یا فروش به محصولات یا خدماتشان پاداش می‌دهد. بازاریابی وابسته بر اساس یک مدل مبتنی بر کمیسیون عمل می کند، که در آن شرکت وابسته درصدی از درآمد حاصل از فروش یک محصول یا خدمات را دریافت می کند.

در افیلیت مارکتینگ، یک شرکت وابسته یک محصول یا خدمات را برای مخاطبان یا شبکه ای از دنبال کنندگان خود تبلیغ می کند. این تبلیغ می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، مانند یک پست وبلاگ، یک پست رسانه اجتماعی، یک کمپین ایمیلی یا یک ویدیوی YouTube. هنگامی که مشتری بر روی پیوند وابسته کلیک می کند و اقدام مورد نظر خود را انجام می دهد، مانند خرید یک محصول یا ثبت نام برای یک سرویس، شرکت وابسته کمیسیون دریافت می کند.

بازاریابی وابسته یک مدل تبلیغاتی بدون ریسک برای کسب و کارها است زیرا آنها فقط برای نتیجه هزینه می کنند. برای شرکت‌های وابسته، می‌تواند راهی آسان و مقرون‌به‌صرفه برای کسب درآمد غیرفعال از طریق تبلیغ محصولات یا خدماتی باشد که به آن اعتقاد دارند.

شبکه‌های بازاریابی وابسته، مانند Amazon Associates و Commission Junction، بستری را برای مدیریت شرکت‌های وابسته و پیگیری فروش در اختیار کسب‌وکارها قرار می‌دهند. برنامه های موفق بازاریابی وابسته معمولاً شامل ارائه مواد بازاریابی با کیفیت بالا، پیوندهای ردیابی شخصی، نرخ کمیسیون رقابتی، و گزارش منظم در مورد فروش و کمیسیون است.

7. اینفلوئنسر مارکتینگ

اینفلوئنسر مارکتینگ یک استراتژی بازاریابی دیجیتال است که شامل شراکت با افراد با نفوذ در یک صنعت یا حوزه خاص برای تبلیغ یک برند، محصول یا خدمات به مخاطبان یا دنبال کنندگان آنها است. اینفلوئنسرها معمولاً افرادی هستند که در رسانه‌های اجتماعی یا دیگر پلتفرم‌های آنلاین دنبال‌کنندگان زیادی دارند.

هدف اینفلوئنسر مارکتینگ افزایش آگاهی از برند، ایجاد تعامل و در نهایت افزایش فروش است. اینفلوئنسر مارکتینگ می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، مانند پست های رسانه های اجتماعی حمایت شده، پست های وبلاگ، بررسی محصول یا تایید.

برخلاف تبلیغات سنتی، اینفلوئنسر مارکتینگ بر توصیه های شخصی و دهان به دهان متکی است. اینفلوئنسرها نسبت به پیروان خود اعتماد و اعتبار ایجاد کرده اند و باعث می شود آنها بر اساس توصیه های خود اقدام کنند.

کمپین های بازاریابی اینفلوئنسر موفق شامل مشارکت با اینفلوئنسرهایی است که با ارزش های برند، مخاطبان هدف و اهداف بازاریابی همسو هستند. این مشارکت معمولاً شامل غرامت برای تأثیرگذار در قالب کارمزد، نمونه محصول یا کمیسیون فروش است.

اینفلوئنسر مارکتینگ می تواند روشی موثر برای تبلیغ برند و دستیابی به مخاطبان جدید باشد. همچنین می‌تواند یک استراتژی مقرون‌به‌صرفه باشد، زیرا کسب‌وکارها اغلب می‌توانند با هزینه کمتری نسبت به روش‌های سنتی تبلیغات، به مخاطبان زیادی دست یابند. با این حال، اطمینان از شفافیت اینفلوئنسرها در پست های حمایت شده برای حفظ اعتماد فالوورهای خود و اجتناب از مشکلات قانونی احتمالی ضروری است.

8. بازاریابی موبایلی

بازاریابی موبایلی یک استراتژی بازاریابی دیجیتال است که بر دسترسی و تعامل با مشتریان از طریق دستگاه ها و برنامه های کاربردی تلفن همراه متمرکز است. این می تواند شامل انواع تاکتیک ها مانند بازاریابی پیامکی، برنامه های موبایل، وب سایت های سازگار با موبایل، رسانه های اجتماعی و تبلیغات موبایلی باشد.

بازاریابی تلفن همراه ضروری است زیرا استفاده از تلفن همراه در حال حاضر از استفاده از دسکتاپ پیشی گرفته است و مصرف کنندگان بیش از همیشه زمان خود را صرف تلفن های هوشمند و تبلت های خود می کنند. این فرصت‌هایی را برای کسب‌وکارها فراهم می‌کند تا به مصرف‌کنندگانی دسترسی پیدا کنند که بیشتر وقت خود را در آن می‌گذرانند.

بازاریابی موبایلی مزایای متعددی نسبت به روش های بازاریابی سنتی دارد. این به کسب و کارها اجازه می دهد تا مخاطبان خاصی را هدف قرار دهند و پیام های بازاریابی خود را بر اساس موقعیت مکانی، رفتار و ترجیحات کاربر شخصی سازی کنند. علاوه بر این، بازاریابی تلفن همراه تعامل بی‌درنگ را تسهیل می‌کند و فرصت‌هایی را برای کسب‌وکارها فراهم می‌کند تا از طریق اعلان‌های فشار، پیام‌های درون‌برنامه یا ربات‌های گفتگو با مشتریان در حال حرکت باشند.

با این حال، بازاریابی تلفن همراه می تواند چالش برانگیز باشد زیرا به تجربه ای سازگار و کاربرپسند در دستگاه ها و پلتفرم های مختلف نیاز دارد. حصول اطمینان از اینکه تلاش‌های بازاریابی تلفن همراه برای موبایل بهینه شده و تجربه‌ای بی‌نقص را برای کاربران ارائه می‌کند، حیاتی است.

به طور کلی، بازاریابی تلفن همراه یک جزء حیاتی از هر استراتژی بازاریابی دیجیتال است و کسب‌وکارها باید روی تجربیات سازگار با موبایل سرمایه‌گذاری کنند تا رقابتی باقی بمانند و به مشتریانی دست یابند که بیشترین زمان را صرف می‌کنند.

9. بازاریابی ویدئویی

بازاریابی ویدیویی یک استراتژی بازاریابی دیجیتال است که شامل ایجاد و توزیع محتوای ویدیویی برای تبلیغ یک نام تجاری، محصول یا خدمات است. این می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، مانند ویدیوهای تبلیغاتی، ویدیوهای نحوه انجام، نمایش محصول، توصیفات مشتری و موارد دیگر.

هدف بازاریابی ویدیویی تعامل و آموزش مشتریان و مشتریان بالقوه، افزایش آگاهی از برند، هدایت ترافیک و تبدیل و ایجاد اعتماد و اعتبار در بین مخاطبان است.

بازاریابی ویدئویی مزایای زیادی نسبت به سایر اشکال بازاریابی دارد. این به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد داستانی بگویند، محصولات خود را در عمل به نمایش بگذارند و با مشتریان در سطح شخصی ارتباط برقرار کنند. محتوای ویدیویی نیز بسیار قابل اشتراک‌گذاری است و الگوریتم‌های رسانه‌های اجتماعی محتوای ویدیویی را به متن یا تصاویر ترجیح می‌دهند.

بازاریابی ویدیویی را می‌توان از طریق کانال‌های مختلفی مانند پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی مانند یوتیوب، فیس‌بوک، اینستاگرام و تیک‌تاک و همچنین صفحات فرود وب‌سایت، کمپین‌های بازاریابی ایمیلی و تبلیغات پولی اجرا کرد.

برای موفقیت در بازاریابی ویدیویی، ایجاد ویدیوهای با کیفیت بالا که مخاطب را درگیر و آگاه کند، ضروری است. محتوا باید مرتبط باشد و به نیازها و نقاط دردناک مخاطبان هدف شما پاسخ دهد. علاوه بر این، ویدیو باید برای موتورهای جستجو بهینه شود تا دید و دسترسی را افزایش دهد.

به طور کلی، بازاریابی ویدئویی روشی موثر برای کسب‌وکارها در هر اندازه و صنعتی است تا به مخاطبان هدف خود دست یابند و با آن‌ها تعامل داشته باشند، اعتماد و اعتبار ایجاد کنند، و تبدیل و فروش را افزایش دهند.

10. نمایش تبلیغات

تبلیغات نمایشی یک استراتژی تبلیغات آنلاین است که شامل استفاده از تبلیغات نمایشی است که به عنوان تبلیغات بنری یا بنرهای نمایشی نیز شناخته می شود، برای تبلیغ یک نام تجاری، محصول یا خدمات. تبلیغات نمایشی معمولاً در وب سایت ها، پلتفرم های رسانه های اجتماعی و برنامه های تلفن همراه قرار می گیرند.

تبلیغات نمایشی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله تصاویر ثابت، GIF های متحرک، ویدئوها و تبلیغات تعاملی. آنها را می توان بر اساس جمعیت شناسی، موقعیت مکانی، علایق، رفتارها و سایر معیارها برای مخاطبان خاص هدف قرار داد.

هدف از تبلیغات نمایشی ایجاد آگاهی از برند، هدایت ترافیک به یک وب سایت یا صفحه فرود و افزایش تبدیل و فروش است. تبلیغات نمایشی اغلب همراه با سایر استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال، مانند بهینه‌سازی موتور جستجو (SEO)، بازاریابی موتور جستجو (SEM)، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی (SMM) و بازاریابی ایمیلی استفاده می‌شوند.

از مزایای تبلیغات نمایشی می توان به توانایی دستیابی به مخاطبان گسترده و هدف قرار دادن جمعیت و علایق خاص اشاره کرد. تبلیغات نمایشی نیز بسیار بصری هستند و می توان از آنها برای نمایش محصولات، تبلیغات و سایر پیام های بازاریابی استفاده کرد.

برای موفقیت در تبلیغات نمایشی، ایجاد تبلیغات جذاب و بصری جذاب که توجه مخاطب را به خود جلب کند، بسیار مهم است. تبلیغات همچنین باید با مخاطب هدف مرتبط باشد و در وب سایت ها یا پلتفرم های پربازدید قرار گیرد.

علاوه بر این، تبلیغات نمایشی نیاز به نظارت و بهینه سازی مداوم برای اطمینان از حداکثر عملکرد و بازگشت سرمایه دارد. این شامل ردیابی معیارهایی مانند نمایش‌ها، کلیک‌ها، نرخ‌های کلیک (CTR)، نرخ تبدیل و هزینه به ازای هر خرید (CPA) و تنظیم هدف‌گذاری تبلیغات، خلاقیت‌ها و استراتژی‌های پیشنهاد در صورت نیاز است.

به طور کلی، تبلیغات نمایشی یک استراتژی بازاریابی دیجیتال قدرتمند است که می تواند به کسب و کارها کمک کند دیده شدن خود را افزایش دهند، به مخاطبان هدف خود دست یابند، و تبدیل و فروش را افزایش دهند.

11. هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد (ریتارگتینگ و ریمارکتینگ)

هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد دو استراتژی بازاریابی دیجیتال مرتبط هستند که هدف آنها جذب مجدد کاربرانی است که قبلاً با یک برند یا وب سایت تعامل داشته اند اما به مشتری تبدیل نشده اند.

هدف گذاری مجدد شامل نمایش تبلیغات نمایشی به کاربرانی است که از یک وب سایت بازدید کرده اند یا به نوعی با یک برند تعامل داشته اند اما خریدی انجام نداده اند یا اقدام دلخواه دیگری انجام نداده اند. هدف‌گیری مجدد معمولاً از طریق کوکی‌ها انجام می‌شود، که تاریخچه مرور کاربران را ردیابی می‌کند و اجازه می‌دهد تا تبلیغات به طور خاص برای آنها در هنگام مرور وب مورد هدف قرار گیرد.

از سوی دیگر، بازاریابی مجدد معمولاً شامل استفاده از بازاریابی ایمیلی یا سایر اشکال ارتباط شخصی برای جذب مجدد کاربرانی است که قبلاً با یک برند تعامل داشته اند. این ممکن است شامل ارسال ایمیل‌های بعدی با پیشنهادات ویژه، توصیه‌های محصول یا سایر مشوق‌ها برای تشویق کاربران به بازگشت به وب‌سایت و خرید باشد.

هدف هم هدف‌گذاری مجدد و هم بازاریابی مجدد افزایش تبدیل و فروش با یادآوری برند یا محصولاتی که قبلاً مشاهده کرده‌اند به مشتریان بالقوه است. این استراتژی‌ها می‌توانند به‌ویژه برای کسب‌وکارهایی با چرخه‌های فروش طولانی‌تر یا محصولات با قیمت بالاتر مؤثر باشند، زیرا در طول زمان امکان تماس‌های متعدد با مشتریان بالقوه را فراهم می‌کنند.

برای موفقیت در هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد، ایجاد تبلیغات یا ارتباطات شخصی و مرتبط که با مخاطبان طنین انداز شود، مهم است. این امر مستلزم درک علایق، ترجیحات و رفتارهای مخاطب و تنظیم پیام و هدف گذاری بر اساس آن است. علاوه بر این، پیگیری و تجزیه و تحلیل معیارهایی مانند نرخ کلیک، نرخ تبدیل و بازگشت سرمایه (ROI) برای بهینه سازی مداوم کمپین ها بسیار مهم است.

به طور کلی، هدف‌گیری مجدد و بازاریابی مجدد می‌تواند استراتژی‌های قدرتمندی برای کسب‌وکارها باشد تا با ایجاد چندین نقطه تماس با مشتریان بالقوه در طول زمان، تبدیل‌ها را افزایش دهند، فروش را افزایش دهند و وفاداری مشتری را ایجاد کنند.

12. بازاریابی پیامکی

بازاریابی پیامکی نوعی استراتژی بازاریابی موبایلی است که شامل ارسال پیامک های تبلیغاتی به مشتریان و مشتریان بالقوه می باشد. SMS مخفف عبارت Short Message Service است که یک پروتکل استاندارد است که برای ارسال و دریافت پیام های متنی در تلفن های همراه استفاده می شود.

بازاریابی پیامکی می‌تواند راهی مؤثر برای کسب‌وکارها باشد تا مستقیماً از طریق دستگاه‌های تلفن همراه خود به مشتریان دسترسی پیدا کنند، زیرا نرخ باز شدن پیام‌های متنی معمولاً بسیار بیشتر از ایمیل است. پیامک همچنین می‌تواند برای ارائه پیشنهادات حساس به زمان، یادآوری‌ها و سایر پیام‌های شخصی‌سازی شده استفاده شود که آن را به ابزاری ارزشمند برای تعامل و حفظ مشتری تبدیل می‌کند.

برای پیاده سازی بازاریابی پیامکی، کسب و کارها معمولاً از یک ارائه دهنده پیام متنی یا پلت فرم نرم افزاری استفاده می کنند که به آنها امکان می دهد پیام های SMS خودکار و انبوه را به لیستی از مشترکین ارسال کنند. این پیام ها را می توان بر اساس معیارهای مختلفی مانند مکان، علایق یا سابقه خرید قبلی هدف قرار داد.

برای موفقیت در بازاریابی پیامکی، مهم است که اطمینان حاصل شود که پیام‌ها مرتبط، ارزشمند و غیر مزاحم هستند. پیام‌های اس ام اس باید ارزشی مانند تخفیف‌های انحصاری، دسترسی زودهنگام به محصولات جدید یا به‌روزرسانی‌های مهم در مورد وضعیت حساب یا سفارش برای گیرنده فراهم کنند. آنها همچنین باید بر اساس ترجیحات و رفتار گیرنده تنظیم شوند و در زمان های مناسب تحویل داده شوند تا از ایجاد اختلال در روز آنها جلوگیری شود.

علاوه بر این، کسب‌وکارها باید قبل از ارسال پیامک از رضایت مناسب مشترکین اطمینان حاصل کنند، زیرا قوانین و مقررات مربوط به بازاریابی پیامکی می‌تواند سخت‌گیرانه باشد. این ممکن است شامل استفاده از فرم‌های انتخاب کردن یا ارائه دستورالعمل‌های واضح برای نحوه انصراف از دریافت پیام باشد.

به طور کلی، بازاریابی پیامکی می‌تواند ابزار قدرتمندی برای کسب‌وکارها باشد تا مشتریان را در دستگاه‌های تلفن همراه خود حفظ کنند. با این حال، برای موثر بودن نیاز به برنامه ریزی دقیق، ارسال پیام های هدفمند و رعایت قوانین و مقررات دارد.

از این کانال ها می توان به صورت جداگانه یا ترکیبی برای توسعه یک استراتژی بازاریابی دیجیتال جامع استفاده کرد.

اهمیت و ضرورت استفاده از دیجیتال مارکتینگ در کسب و کارها چیست؟

بازاریابی دیجیتال برای کسب‌وکارها در هر اندازه‌ای مهم است، زیرا آنها را قادر می‌سازد تا به مخاطبان گسترده‌تری دست یابند و با آن‌ها تعامل داشته باشند، آگاهی از برند را ایجاد کنند، تبدیل‌ها و فروش را افزایش دهند و در دنیای دیجیتالی امروزی رقابتی باقی بمانند. در اینجا چند دلیل کلیدی برای اهمیت بازاریابی دیجیتال آورده شده است:

  • دستیابی به مخاطبان گسترده‌تری

بازاریابی دیجیتال به کسب‌وکارها این امکان را می‌دهد تا دسترسی خود را فراتر از کانال‌های بازاریابی سنتی گسترش دهند و از طریق موتورهای جستجو، رسانه‌های اجتماعی، ایمیل و دیگر پلت‌فرم‌های آنلاین با مشتریان در سراسر جهان ارتباط برقرار کنند.

  • ایجاد آگاهی از برند

بازاریابی دیجیتال به کسب و کارها اجازه می دهد تا یک حضور آنلاین قوی ایجاد و حفظ کنند که می تواند به افزایش آگاهی، اعتبار و وفاداری برند کمک کند.

افزایش تبدیل و فروش: استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال مانند بهینه‌سازی موتور جستجو (SEO)، تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC)، بازاریابی ایمیلی و بازاریابی رسانه‌های اجتماعی می‌توانند به کسب‌وکارها کمک کنند تا ترافیک بیشتری را به وب‌سایت‌های خود هدایت کنند، سرنخ‌های بیشتری ایجاد کنند. و فروش را افزایش دهید.

  • مقرون به صرفه

بازاریابی دیجیتال می تواند مقرون به صرفه تر از استراتژی های بازاریابی سنتی باشد، زیرا کسب و کارها می توانند مخاطبان خاصی را هدف قرار دهند و عملکرد کمپین های خود را در زمان واقعی اندازه گیری کنند.

ردیابی و تجزیه و تحلیل در زمان واقعی: با دیجیتال مارکتینگ، کسب و کارها می توانند عملکرد کمپین های خود را در زمان واقعی ردیابی و تجزیه و تحلیل کنند و به آنها اجازه می دهد تصمیمات مبتنی بر داده اتخاذ کنند و تلاش های بازاریابی خود را در طول زمان بهبود بخشند.

  • ایجاد تعامل و وفاداری مشتری

بازاریابی دیجیتال به کسب و کارها این امکان را می دهد تا تجربیات شخصی سازی شده برای مشتریان خود ایجاد کنند و به آنها اجازه می دهد تا با مخاطبان خود به شیوه ای معنادارتر درگیر شوند و روابط پایداری ایجاد کنند.

به طور کلی، بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارها برای رقابتی ماندن در عصر دیجیتال امروز ضروری است. با استفاده از کانال‌ها و ابزارهای دیجیتال، کسب‌وکارها می‌توانند به مخاطبان هدف خود دسترسی پیدا کنند و با آنها تعامل داشته باشند، آگاهی و وفاداری برند را افزایش دهند، تبدیل‌ها و فروش را افزایش دهند و در نهایت کسب‌وکار خود را توسعه دهند.

آیا دیجیتال مارکتینگ به هر دو مدل کسب و کار B2B و B2C می تواند کمک کند؟

دیجیتال مارکتینگ می تواند هر دو کسب و کار B2B (کسب و کار به تجارت) و B2C (کسب و کار به مصرف کننده) را به روش های مشابه و متفاوت تحت تاثیر قرار دهد. در اینجا چند نمونه از اینکه چگونه بازاریابی دیجیتال می تواند بر هر دو نوع کسب و کار تأثیر بگذارد آورده شده است:

1. دسترسی و تعامل: هر دو کسب و کار B2B و B2C می توانند از کانال های بازاریابی دیجیتال مانند رسانه های اجتماعی، بازاریابی ایمیلی، بهینه سازی موتور جستجو (SEO) و تبلیغات آنلاین برای دسترسی و تعامل با مخاطبان هدف خود استفاده کنند.

2. بازاریابی محتوا: بازاریابی محتوا یک استراتژی موثر برای کسب و کارهای B2B و B2C برای ایجاد آگاهی از برند، ایجاد اقتدار و ایجاد محتوای ارزشمند برای مخاطبان است.

3. تولید سرنخ: بازاریابی دیجیتال می‌تواند به کسب‌وکارهای B2B و B2C کمک کند تا از طریق تبلیغات هدفمند، بازاریابی ایمیلی و سایر تاکتیک‌های بازاریابی آنلاین، سرنخ ایجاد کنند و آنها را پرورش دهند.

4. فروش: بازاریابی دیجیتال می تواند به کسب و کارهای B2B و B2C کمک کند تا فروش را از طریق وب سایت های تجارت الکترونیک، بازارهای آنلاین و سایر کانال های فروش آنلاین افزایش دهند.

با این حال، تفاوت‌هایی در روشی که بازاریابی دیجیتال می‌تواند بر کسب‌وکارهای B2B و B2C تأثیر بگذارد، وجود دارد، مانند:

1. چرخه‌های فروش: چرخه‌های فروش B2B معمولا طولانی‌تر و پیچیده‌تر از فروش B2C هستند، که می‌تواند بر انواع استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال که مؤثرترین هستند تأثیر بگذارد.

2. رفتار خرید: خریداران B2B معمولاً تحلیلگرتر و پژوهشگرتر از خریداران B2C هستند، که می تواند بر انواع محتوا و پیام هایی که با آنها طنین انداز می شود تأثیر بگذارد.

3. مخاطبان هدف: کسب‌وکارهای B2B اغلب مخاطبان کوچک‌تر و خاص‌تری را نسبت به کسب‌وکارهای B2C هدف قرار می‌دهند، که می‌تواند بر کانال‌ها و تاکتیک‌های مورد استفاده برای بازاریابی دیجیتال تأثیر بگذارد.

به طور کلی، بازاریابی دیجیتال یک استراتژی مهم برای هر دو کسب و کار B2B و B2C است، زیرا آنها را قادر می سازد تا به مخاطبان هدف خود دسترسی پیدا کنند و با آنها تعامل داشته باشند، آگاهی و وفاداری به برند ایجاد کنند، و فروش و درآمد را افزایش دهند.

چارچوب کلی دیجیتال مارکتینگ چگونه است؟

چارچوب کلی بازاریابی دیجیتال شامل اجزای کلیدی زیر است:

  1. تحقیق و تحلیل: انجام تحقیقات برای درک مخاطب هدف، روند بازار و رقابت. تجزیه و تحلیل معیارهای وب سایت و رسانه های اجتماعی برای شناسایی زمینه های بهبود.
  2. توسعه استراتژی: توسعه یک استراتژی بازاریابی دیجیتال که با اهداف تجاری همسو باشد، شخصیت های مخاطب هدف را تعریف کند و تاکتیک ها را برای کانال های مختلف مانند ایمیل، رسانه های اجتماعی، بازاریابی محتوا و بازاریابی موتور جستجو ترسیم کند.
  3. ایجاد و بهینه سازی محتوا: ایجاد محتوای با کیفیت بالا و جذاب برای وب سایت و کانال های رسانه های اجتماعی که با مخاطبان هدف طنین انداز می شود. بهینه سازی محتوا برای موتورهای جستجو (SEO) برای افزایش ترافیک وب سایت و بهبود رتبه بندی موتورهای جستجو.
  4. پیاده سازی: اجرای تاکتیک های شرح داده شده در استراتژی بازاریابی دیجیتال شامل اجرای کمپین های تبلیغاتی، ایجاد محتوا، مدیریت حساب های رسانه های اجتماعی، کمپین های بازاریابی ایمیلی و غیره.
  5. اندازه گیری و ارزیابی: اندازه گیری اثربخشی تلاش های بازاریابی دیجیتال با تجزیه و تحلیل معیارهای وب سایت و رسانه های اجتماعی، داده های تبدیل و سایر شاخص های کلیدی عملکرد (KPI). ارزیابی نتایج به طور منظم برای اصلاح استراتژی و تاکتیک.
  6. بهینه سازی و بهبود: بهینه سازی مداوم عملکرد کمپین های بازاریابی دیجیتال با آزمایش تاکتیک های مختلف، اتخاذ تصمیمات مبتنی بر داده و به کارگیری بهترین شیوه ها برای بهبود تجربه و نتایج کاربر.
  7. گزارش و ارتباطات: به اشتراک گذاری نتایج تلاش های بازاریابی دیجیتال با ذینفعان، بینش های ارتباطی و تنظیم استراتژی در صورت نیاز بر اساس بازخورد و بینش ذینفعان.

به طور کلی، چارچوب کلی بازاریابی دیجیتال یک فرآیند مداوم است که نیاز به توجه مداوم به جزئیات و بهبود مستمر برای اطمینان از بهترین نتایج دارد.

کلام آخر

وسعت مباحث مربوط به دیجیتال مارکتینگ به قدری زیاد است که نمی توان در یک مقاله به تمام ابعاد آن پرداخت. هدف در این مقاله این بود که شما با گوشه هایی از دیجیتال مارکتینگ آشنایی پیدا کنید تا بتوانید نسبت به راه اندازی یا بهبود کسب و کار آنلاین خود با آگاهی بیشتر قدم بردارید. هر گونه سوال داشتید، منتظر شنیدن آنها هستیم.

5/5 - (2 امتیاز)

3 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید